رمز و راز تحلیل فنی

بسیاری از بازرگانان جدید (و غیر شجاعت) و حتی معامله گران بنیادی حرفه ای ، این ایده اشتباه را دارند که چه نقشی در تجزیه و تحلیل فنی در تجارت ایفا می کند.

آنها معتقدند که این نوعی توپ کریستالی است که اسرار پنهان در مورد عملکرد قیمت را نشان می دهد و به آنها می گوید قیمت بعدی به کجا می رود.

برخی از مردم به این ایده توپ کریستالی بسیار اعتقاد دارند که در نهایت حساب خود را از خطر بیش از حد در معاملات که بیش از حد مطمئن هستند ، منفجر می کنند-یا کل مفهوم را آنقدر مسخره می دانند که معتقدند تجزیه و تحلیل فنی خرافات است. جدی گرفته شده است.

هر دوی این تفسیرها دارای دیدگاههای بسیار کم عمق هستند که این نکته را کاملاً از دست می دهند. هیچ معامله گر فنی جدی ادعا نمی کند که به این دلیل که بازارها فقط به این دلیل که برخی از خطوط را در نمودار خود ترسیم می کنند ، می دانند.

در حقیقت ، شما باید نسبت به کسانی که انجام می دهند احتیاط کنید - زیرا نشان می دهد که آنها خودشان هدف از ابزارهای خود را نمی فهمند.

تجزیه و تحلیل فنی چیست؟

تجزیه و تحلیل فنی هنر و علم استفاده از شاخص های بصری و شناسایی الگوی برای تعیین قیمت چه کاری ، چه کاری در حال حاضر انجام داده است ، و چه چیزی ممکن است انجام شود.

این راهی را برای تعیین کمیت بصری از نظر روانشناسی بازار و موقعیت یابی فراهم می کند.

این به شما می گوید که در گذشته معامله گران و جلبک ها چه کاری انجام داده اند ، جایی که معامله گران به دام افتاده و ترسیده اند ، جایی که آنها مشتاق هستند و در کجا خجالتی هستند.

مانند برخی افراد فکر می کنند ، یک روش بی پروا برای پیش بینی بازار نیست. این بسیار پیچیده تر از آن است.

تجزیه و تحلیل فنی روشی برای تعیین زمینه ریسک ، تشخیص الگوهای تکراری و ورودی های بازار زمان بندی بهینه است.

اما مهمتر از همه: تجزیه و تحلیل فنی ابزاری است که معامله گران حرفه ای از آن استفاده می کنند تا بتوانند از بین بروند و از بین بروند. با این تعریف که دلالت بر این دارد که معامله گران طرفدار نامشخص هستند که قیمت در آن قرار دارد!

بنابراین به جای اینکه سعی کنند بازار را با خطوط و جعبه ها پیشی بگیرند ، که به همان اندازه مسخره است که به نظر می رسد ، آنها از تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین تنظیمات ریسک مطلوب با حداقل یک احتمال نیمه نهایی موفقیت استفاده می کنند.

آنها نیازی به برنده شدن در هر تجارت ندارند تا از پیش بروند. آنها می دانند که تمام آنچه آنها نیاز دارند حداقل یک شانس مناسب برای درست بودن با پاداش نامتقارن به خطر خود است ، و آنها خوب خواهند بود.

این به هیچ نوع توپ کریستالی احتیاج ندارد.

اما بسیاری از هنرمندان کلاهبرداری در رابطه با تجارت فنی ، از مزاحمت مردم استفاده می کنند ، که این امر به شهرت منفی آن می افزاید.

آنها دلالت بر این دارند که اگر شما به تجزیه و تحلیل فنی تسلط داشته باشید (پس از پرداخت هزینه های سنگین برای یادگیری اسرار آنها) ، تمام رویاهای تجاری شما به حقیقت می پیوندند و دیگر هرگز تجارت را از دست نخواهید داد.

متأسفانه ، وقتی صحبت از بازارها می شود ، هیچ روش بی پروا برای تعیین جهت بازار وجود ندارد. اما تجزیه و تحلیل فنی می تواند به شما کمک کند بدون از دست دادن یاتاقان های خود در دریاهای بازارها حرکت کنید - اگر می دانید چگونه آن را به طور مناسب استفاده کنید.

مدیریت انتظارات (و ریسک)

مانند همه چیزهای پیچیده در زندگی ، بازارها ذاتاً هرج و مرج و غیرقابل پیش بینی هستند.

اگر آنها نبودند ، همه ما به طور مداوم ثروت می دهیم. و با این حال ، علیرغم این عدم اطمینان همیشه در حال حاضر ، برخی از معامله گران فنی می توانند سالانه سود شدید سود را از بازارها استخراج کنند.

چگونه آنها این کار را انجام می دهند اگر تجزیه و تحلیل فنی واقعاً به آنها نگوید که قیمت به کجا می رود؟

خوب ، پاسخ در مدیریت پول آنها نهفته است. معامله گران حرفه ای همیشه اشتباه می کنند. در حقیقت ، بیشتر آنها از 50 ٪ از زمان اشتباه می کنند.

راز توانایی آنها در استخراج سود از بازارها در حالی که اشتباه است به همان اندازه که درست است در رویکرد آنها به مدیریت ریسک نهفته است - نه لزوماً توانایی های آنها در پیش بینی بازار.

به اطلاعات عملی ، مانند این:

این تجارتی است که اخیراً بر اساس تئوری عمل قیمت ساده انجام داده ام. وارد 67 درجه سانتیگراد شدم و بیشتر موقعیت خود را در 82 درجه سانتیگراد فروختم. در ضمن ، به نظر می رسد که من دقیقاً می دانستم قیمت به کجا می رود. و فکر کردن که من انجام دادم وسوسه انگیز است.

اما حقیقت این است که من هیچ ایده ای نداشتم.

تنها چیزی که می دانستم این بود که قیمت در یک روند صعودی قرار دارد و احتمالاً بالاتر می رود ، و من می خواستم از آنجا که ممکن است از نزدیک به پشتیبانی طولانی باشم. من برای تعریف "پشتیبانی" از اقدامات قیمت ، حجم و میانگین حرکت استفاده کردم.

سپس ، هنگامی که تصمیم گرفتم کجا وارد شوم ، تشخیص دادم که اگر قیمت واقعاً بالاتر برود ، احتمالاً در مقاومت قبلی مبارزه می کند - بنابراین من در 82C فروشنده خواهم بود - و اگر تمام راه را کاهش دهد62c ، من می خواستم بیرون باشم ، زیرا ممکن است روند (و پایان نامه تجارت من) نقض شده باشد.

بدون این همه اطلاعات ، من نمی دانستم که اندازه موقعیت من باید چقدر باشد ، هدف سود بهینه من چه قیمتی خواهد بود و چه قیمتی پایان نامه من را باطل می کند (به عنوان ضرر توقف من عمل کنید) - که سه مهمترین آنهاستجنبه های اجرای موفقیت آمیز تجارت.

من در مورد مکان رفتن بازار ثابت نشده ام. این تنها یک قطعه از معما بود. من به مراتب بیشتر روی روند اساسی متمرکز شده بودم و اگر اشتباه می کردم چه کاری باید انجام دهم.

در اینجا یک نسخه از برنامه دست نوشته شده که من چند روز پس از ورود به تجارت برای مجله تجاری خود تهیه کردم و همانطور که پیش بینی شده بود شروع به بیرون کشیدن کرد:

همانطور که به وضوح می بینید ، تمام خطوط کودکانه ای که من روی نمودار کشیدم ، بازار را جابجا نکرد.

در عوض ، خطوط در صورت ادامه روند ، در جایی که ممکن است بازار حرکت کند - و توضیح می داد که چگونه قصد داشتم روی آن عمل کنم.

این یک برنامه ساده بود که صرفاً بر اساس عمل و حجم قیمت و در کمال تعجب تجارت من کاملاً پیش بینی شده بود - برای زمان های قبلی که این کار را انجام نمی داد.

و اگر من اشتباه می کردم ، همانطور که اغلب هستم ، من مراقبت نمی کردم. من خجالت نمی کشیدم. من به سیستم خود ایمان را از دست نمی دادم.< SPAN> من در مورد محل بازار ثابت نشده ام. این تنها یک قطعه از معما بود. من به مراتب بیشتر روی روند اساسی متمرکز شده بودم و اگر اشتباه می کردم چه کاری باید انجام دهم.