نرخ ارز و نقش بانک ذخیره در بازار ارز

  • 2022-12-11

استرالیا نرخ ارز شناور دارد. در این صفحه نرخ ارز دلار استرالیا در چارچوب چارچوب سیاست پولی بانک مرکزی استرالیا و نقش بانک ذخیره در بازار ارز بحث می شود.

1. نرخ ارز چقدر است و چرا مهم است؟

نرخ ارز قیمت یک ارز است که از نظر ارز دیگری بیان شده است. دو اقدام متداول نرخ ارز دلار استرالیا عبارتند از:

  • نرخ ارز دو جانبه در برابر دلار آمریکا (AUD/USD). تجارت دلار استرالیا در بازار ارز ، مانند بسیاری از ارزهای دیگر ، عمدتاً در برابر دلار آمریکا است. دلار آمریکا نیز ارز غالب بودجه بین المللی است.
  • شاخص وزنی تجارت (TWI). TWI از نظر یک ارز خارجی واحد قیمتی نیست ، بلکه قیمت از نظر میانگین وزنی یک سبد ارز است. بنابراین TWI اندازه گیری می کند که آیا دلار استرالیا در حال افزایش است یا به طور متوسط در برابر ارزهای شرکای تجاری استرالیا کاهش می یابد. این اغلب یک اندازه گیری بهتر از روندهای کلی در نرخ ارز نسبت به هر نرخ ارز دو جانبه ، مانند آن در برابر دلار آمریکا است ، زیرا دلار استرالیا می تواند در برابر دلار آمریکا افزایش یابد اما در برابر سایر ارزها سقوط کند. TWI همچنین در مقایسه با نرخ ارز دو طرفه در برابر دلار آمریکا در معرض نوسانات کمتری است.

ترکیب سبد TWI توسط سهام نسبی کشورهای مختلف در تجارت استرالیا تعیین می شود ، با وزنهای بررسی شده سالانه. ترکیب فعلی TWI در جدول 1 نشان داده شده است.

جدول 1: وزن TWI

واحد پول وزن (٪) renminbi چینی 29. 96 ین ژاپن 11. 19 دلار آمریکا 9. 57 یورو 9. 37 کره جنوبی برنده شد 5. 22 دلار سنگاپور 4. 17 دلار نیوزیلند 3. 91 روپیه هندی 3. 87 انگلستان استرلینگ پوند 3. 87 رینگیت مالزی 3. 21 بات تایلندی 3. 16 دلار جدید تایوان 2. 48 روپیه اندونزی 2. 22 دونگ ویتنامی 1. 98 دلار هنگ کنگ 1. 95 دلار کانادایی 1. 05 امارات متحده عربی درهام 0. 97 پاپوا گینه نو کینا 0. 96 فرانک سوئیس 0. 89

منابع: ABS ؛RBA

در حالی که AUD/USD و دلار TWI استرالیا اغلب با هم حرکت می کنند ، آنها در بعضی مواقع واگرا هستند (نمودار 1). یک واگرایی قابل توجه در طول بحران آسیا در سال 1997 رخ داد ، هنگامی که نرخ ارز AUD/USD توسط خیلی بیشتر از TWI کاهش می یابد زیرا دلار استرالیا در برابر ارزهای بیشتر شرکای تجاری آسیایی استرالیا قدردانی می کند.

بسیاری از شاخص های جایگزین نرخ ارز وجود دارد که ممکن است برای اهداف مختلف مرتبط باشد. به عنوان مثال، به جای استفاده از TWI متعارف بر اساس وزن‌های تجاری (کل)، شاخص‌های وزن‌دهی شده بر اساس سهم صادرات یا سهم واردات به طور جداگانه ممکن است در برخی موارد مناسب‌تر باشند. از طرف دیگر، وزن‌های تجاری دوجانبه ممکن است بهترین مبنای را برای ارزیابی تغییرات در رقابت‌پذیری کشور خود فراهم نکنند، اگر کشورهای «سوم» دیگری وجود داشته باشند که کشور اصلی با آنها تجارت کمی دارد، اما از نظر صادرات خود در بازارهای بین‌المللی با آنها رقابت می‌کند. در این موارد، یک شاخص نرخ ارز وزن صادراتی «کشور ثالث» ممکن است مناسب‌تر باشد. در شرایط دیگر، وزن‌های تجاری - که فقط شامل کالاها و خدماتی می‌شوند که واقعاً مورد معامله قرار می‌گیرند - در صورتی که با سهم تولیدی کشورها که می‌توان معامله می‌شوند (حتی اگر چنین نباشد) مطابقت نداشته باشد، می‌تواند ناکافی تلقی شود و از این رو تأثیر آنها بر جهان باشد. قیمت. در این موارد، یک شاخص وزنی تولید ناخالص داخلی ممکن است ارجح در نظر گرفته شود.

همچنین شایان ذکر است که حرکت در شاخص‌های کل نرخ ارز مانند TWI گاهی اوقات می‌تواند تحولات مهم در نرخ‌های ارز دوجانبه یا گروه‌هایی از نرخ‌های دوجانبه را پنهان کند. به عنوان مثال، یک واگرایی قابل توجه در حرکت روند دلار استرالیا در برابر ارزهای G7 و در برابر ارزهای آسیایی به استثنای ژاپن، که دو گروه اصلی از کشورها در سبد TWI هستند، وجود داشته است. در طول دوره پس از شناور، دلار استرالیا در برابر ارزهای G7 کاهش یافته است، اما به طور قابل توجهی در برابر سایر ارزهای آسیایی افزایش یافته است (نمودار 2).

خواندن مرتبط

بکر سی و ام دیویس (2002)، "تحولات در شاخص وزنی تجارت"، بولتن RBA اکتبر، صفحات 1-6.

ادواردز کی، دی فابرو، ام کنزویچ و ام پلمب (2008)، «شاخص وزن‌دهی شده تجاری دلار استرالیا»، بولتن RBA، فوریه.

2. چرا استرالیا نرخ ارز شناور دارد؟

قبل از اینکه دلار استرالیا در نهایت در سال 1983 شناور شود، سیاست نرخ ارز در استرالیا از طریق چندین رژیم تغییر کرد (نمودار 3). از سال 1931، واحد پول استرالیا به پوند بریتانیا متصل بود، قبل از اینکه در سال 1971 به یک میخ در برابر دلار آمریکا تغییر کند. نرخ های ارز ثابت، معروف به سیستم برتون وودز. هنگامی که سیستم برتون وودز در اوایل دهه 1970 فروپاشید، اقتصادهای پیشرفته عمده نرخ ارز خود را شناور کردند. با این حال، استرالیا از این روند پیروی نکرد، تا حدی نشان دهنده این واقعیت است که در آن زمان، بخش مالی استرالیا نسبتاً توسعه نیافته بود.

با این حال، دلار استرالیا از اواسط دهه 1970 به تدریج انعطاف پذیرتر شد. در سال 1974، تصمیمی اتخاذ شد که دلار استرالیا در برابر TWI متصل شود و در سال 1976 این میخ از یک میخ «سخت» به یک میخ خزنده تغییر کرد. میخ خزنده مستلزم تعدیل منظم سطح نرخ ارز بود، برخلاف تغییرات و کاهش ارزش‌های گهگاهی که در رژیم‌های قبلی رخ داده بود.

دلار استرالیا سرانجام در سال 1983 به دلایل مختلف شناور شد. اول ، رژیم نرخ ارز ثابت کنترل عرضه پول را دشوار کرده است. استرالیا مانند بسیاری از کشورهای دیگر در آن زمان ، تحت سیاستی که به عنوان "هدف گذاری پولی" شناخته می شود ، رشد در عرضه پول را هدف قرار داد. با این حال ، تحت تنظیمات PEG ثابت و خزنده ، بانک ذخیره موظف بود تمام درخواست های خود را برای پرداخت ارز خارجی به دلار استرالیا یا برعکس با نرخ ارز غالب برآورده کند. این بدان معناست که عرضه دلار استرالیا (و بنابراین عرضه پول داخلی) تحت تأثیر تغییر تقاضا برای خرید و فروش دلار استرالیا قرار گرفته است ، که می تواند ناشی از جریان تجارت و سرمایه بین المللی استرالیا باشد. در حالی که بانک ذخیره می تواند به دنبال جبران این اثرات (از طریق فرآیندی به نام عقیم سازی) باشد ، در عمل ، دستیابی به این امر اغلب دشوار بود. این در نهایت به این معنی بود که قبل از شناور در شرایط پولی خانگی نوسانات قابل توجهی وجود داشت (نمودار 4).

شناور نرخ ارز به این مشکل رسیدگی کرد. این بدان معناست که یکی از پیش نیازهای نهایی برای سیاست های مؤثر پولی داخلی حاصل شده است (دیگری ، یعنی اینکه دولت هر کسری بودجه را در بازار با نرخ بهره بازار به طور کامل تأمین می کند ، در اوایل دهه 1980 هنگامی که دولت استرالیا تصویب کردسیستم مناقصه برای صدور اوراق). در حالی که توانایی به دست آوردن کنترل بیشتر در شرایط پولی داخلی در آن زمان به عنوان یکی از مزایای اصلی شناور نرخ ارز به خوبی درک شد ، تصمیم به شناور در اواخر سال 1983 عمدتاً در نتیجه فشار سوداگرانه بر نرخ ارز اتفاق افتاد. یعنی ، در پیشبرد شناور ، سرمایه های بسیار بزرگی وجود داشت که از دلالان شرط بندی برای قدردانی از دلار استرالیا به استرالیا وارد می شوند. این پایدار نبود و دولت این انتخاب را برای محکم کردن کنترل سرمایه یا شناور نرخ ارز انتخاب کرد. دومی به عنوان مسیر مطلوب تر عمل انتخاب شد.

مطابق با به دست آوردن کنترل بهتر بر شرایط پولی داخلی ، انتخاب رژیم نرخ ارز نیز می تواند بر نحوه مقابله با اقتصادها با شوک های خارجی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال ، افزایش شدید شرایط تجارت (نسبت قیمت صادرات به قیمت واردات) ، همانطور که در رونق اخیر استخراج معادن استرالیا تجربه شده است. ترکیبی از نرخ ارز انعطاف پذیر و سیاست پولی مستقل منجر به نرخ ارز بالا و نرخ بهره بالا نسبت به سایر نقاط جهان در آن دوره شد که هر دو نقش مهمی در حفظ ثبات کلی اقتصاد کلان داشتند. این برخلاف رونق منابع قبلی است ، که به طور معمول با یک قسمت از تورم قابل توجه به پایان رسید.

به طور خلاصه، رژیم نرخ ارز شناور که از سال 1983 برقرار است، به طور گسترده ای به عنوان سودمند برای استرالیا پذیرفته شده است. نرخ ارز شناور محافظی در برابر شوک های خارجی - به ویژه تغییرات در شرایط تجاری - ایجاد کرده است که به اقتصاد اجازه می دهد آنها را بدون ایجاد فشارهای تورمی یا کاهش تورمی بزرگ که تحت رژیم های نرخ ارز ثابت قبلی ایجاد می کرد، جذب کند. در حالی که تغییرات احتیاطی در ارزش دلار استرالیا تحت رژیم های قبلی در واکنش به فشارهای رو به رشد ایجاد شد، کالیبره کردن تنظیمات برای ایجاد یک بافر موثر در برابر شوک ها بسیار دشوار بود. بنابراین تغییر به سمت نرخ ارز شناور به کاهش نوسانات تولید در حدود دو دهه گذشته کمک کرده است. نکته مهم این است که بانک مرکزی را قادر می سازد تا سیاست پولی را تنظیم کند که به بهترین وجه برای شرایط داخلی مناسب باشد (به جای نیاز به رسیدن به یک سطح هدف مشخص برای نرخ ارز).

خواندن مرتبط

اتکین تی، ام کاپوتو، تی رابینسون و اچ وانگ (2014)، «پیامدهای کلان اقتصادی شرایط اپیزودهای تجاری، گذشته و حال»، مقاله بحث پژوهشی RBA شماره 01-2014.

Ballantyne A، J Hambur، I Roberts and M Wright (2014)، "اصلاحات مالی در استرالیا و چین"، مقاله بحث تحقیق RBA 2014-10.

دبل جی و ام پلامب (2006)، "تکامل سیاست نرخ ارز و کنترل سرمایه در استرالیا"، مقالات اقتصادی آسیایی، 5(2)، صفحات 7-29.

لو پی (2012)، «ساختار در حال تغییر اقتصاد و سیاست پولی استرالیا»، سخنرانی در دوازدهمین مجمع اقتصادی سالانه گروه صنعتی استرالیا، سیدنی، 7 مارس.

استیونز جی (2013)، «دلار استرالیا: سی سال شناور»، سخنرانی به شام سالانه اقتصاددانان تجاری استرالیا، سیدنی، 21 نوامبر.

3. چه چیزی رفتار نرخ ارز را تعیین می کند؟

یکی از عوامل مهم تعیین‌کننده نرخ ارز وزنی یک کشور در بلندمدت این است که نرخ تورم بالاتر یا پایین‌تری نسبت به شرکای تجاری‌اش دارد. تئوری برابری قدرت خرید (PPP) پیشنهاد می کند که نرخ مبادله بین دو کشور به گونه ای تنظیم می شود که اطمینان حاصل شود که قدرت خرید در هر دو کشور برابر است. اگر نرخ تورم یک کشور به طور مداوم بالاتر از نرخ تورم شرکای تجاری آن باشد، نرخ ارز وزنی تجاری آن کاهش می یابد تا از کاهش تدریجی رقابت پذیری در طول زمان جلوگیری شود. نمودار 5 این را با نشان دادن رابطه بین TWI دلار اسمی استرالیا و نسبت شاخص قیمت مصرف کننده استرالیا (CPI) به سطح متوسط قیمت شرکای تجاری استرالیا نشان می دهد. از اواسط دهه 1970 تا پایان دهه 1980، قیمت ها در استرالیا سریعتر از قیمت های خارج از کشور افزایش یافت. TWI در همان دوره کاهش یافت، اما بخش بزرگی از این کار چیزی جز خنثی کردن تورم انباشته بالاتری بود که استرالیا تجربه می کرد. به عبارت دیگر، بسیاری از آنچه که به نظر می رسد افزایش بالقوه رقابت پذیری ناشی از کاهش نرخ ارز بوده است، با عملکرد نسبتا ضعیف استرالیا در مورد تورم جبران شد.

برآورد نرخ ارز واقعی برای این تفاوت در نرخ تورم تنظیم می شود. بین اواسط دهه 1970 و اواخر دهه 1980 ، هنگامی که CPI استرالیا سریعتر از شرکای تجاری خود افزایش می یابد ، TWI اسمی حدود 50 درصد کاهش می یابد ، در حالی که TWI واقعی 30 درصد کاهش یافته است. در حالی که هنوز هم در معرض نوسانات قابل توجهی قرار دارد ، حرکات در نرخ ارز واقعی راهنمایی بهتری برای تغییر در رقابت نسبت به حرکات در نرخ ارز اسمی ارائه می دهد. یک تئوری برابری قدرت خرید خالص محدود به حدی است که عوامل ساختاری مؤثر بر اقتصاد را به خود جلب نمی کند ، که احتمالاً در مورد استرالیا طی یک دهه گذشته مهم بوده است. به رسمیت شناختن این ، یکی از گسترش تئوری قدرت خرید خالص ، مدل Balassa-Samuelson است که پیش بینی می کند کشورهایی که رشد نسبتاً سریع در بخش های قابل معامله خود را تجربه می کنند ، قدردانی از نرخ ارز واقعی را تجربه می کنند (و برعکس). در حالی که ممکن است دیفرانسیل های بهره وری متقابل کشور بخشی از استهلاک نرخ واقعی استرالیا در اواسط تا اواخر دهه 1980 توضیح داده باشد ، آنها کمتر قادر به توضیح قدردانی از دلار استرالیا در دوره از اواسط دهه 2000 تا اوج رونق معدن هستندواد

از نظر تاریخی ، یکی از قوی ترین تأثیرات بر دلار استرالیا ، شرایط تجارت بوده است. به عنوان مثال ، افزایش در شرایط تجارت در نتیجه افزایش قیمت کالاها (که یک مؤلفه مهم صادرات استرالیا است) با افزایش درآمد ، انگیزه گسترده ای را برای اقتصاد فراهم می کند. افزایش تقاضا برای ورودی از بخش صادرات همچنین فشار تورمی ایجاد می کند. قدردانی از نرخ ارز ، همراه با نرخ بهره بالاتر داخلی ، این تأثیرات را تا حدی خنثی می کند ، در نتیجه به ثبات کلی اقتصاد کلان کمک می کند.

با این حال ، قدرت رابطه بین دلار استرالیا و شرایط تجارت با گذشت زمان متفاوت بوده است (نمودار 6). در 15 سال اول نرخ ارز شناور ، این رابطه به طور متوسط یک به یک بود ، اما از آن زمان تضعیف شده است. این تضعیف پیامدهایی برای استحکام مدل هایی دارد که به دنبال تخمین "ارزش عادلانه" برای دلار استرالیا هستند (در زیر مورد بحث قرار می گیرد). با این وجود ، تغییرات در شرایط تجارت هنوز نقش مهمی در توضیح تغییرات در نرخ واقعی ارز استرالیا دارد.

عواملی که بر معاملات سرمایه تأثیر می گذارد سومین تأثیر عمده در نرخ ارز است ، اگرچه اهمیت آنها با گذشت زمان متفاوت است. طیف وسیعی از عوامل وجود دارد که بر نرخ نسبی بازده دارایی های دلار استرالیا از جمله تنظیمات سیاست پولی ، انتظارات در مورد رشد اقتصادی و تورم آینده ، حق بیمه خطر نسبی مرتبط با سرمایه گذاری در دارایی های دلار استرالیا و به طور گسترده تر اشتهای سرمایه گذاران برای گرفتن تأثیر می گذارد. در مورد خطربه طور غیرقانونی ، از زمان شناور ، تعداد زیادی از دوره ها وجود داشته است که نرخ بازده نسبی به عنوان یک تأثیر عمده دیده می شود. یکی از این قسمت ها در اواخر دهه 1980 اتفاق افتاد ، هنگامی که نرخ بهره واقعی استرالیا بسیار بالاتر از آن خارج از کشور بود و نرخ ارز به شدت افزایش یافت. دوم در اواخر دهه 1990 بود ، هنگامی که نرخ بهره واقعی استرالیا زیر هزینه های ایالات متحده سقوط کرد و نرخ ارز کاهش یافت. سوم در نیمه اول دهه 2000 بود ، هنگامی که نرخ بهره واقعی استرالیا دوباره به ویژه از آنچه در اقتصادهای بزرگ بود ، بالاتر بود ، زیرا اقتصادهای بزرگ رکود را تجربه کردند و سیاست پولی در این کشورها کاهش یافت. در یک دهه پس از بحران مالی جهانی ، نرخ بهره نسبتاً بالا واقعی در استرالیا در مقایسه با اقتصادهای بزرگ پیشرفته احتمالاً بر دلار استرالیا تأثیر گذاشته است. اگرچه این اثر ممکن است در سالهای اخیر کاهش یافته باشد ، به ویژه که تفاوت در نرخ بهره بین استرالیا و اقتصادهای مهم پیشرفته کاهش یافته است.

از نظر تاریخی ، نرخ بهره استرالیا به طور کلی بالاتر از آنچه در اقتصادهای اصلی است ، تا حدودی به دلیل اینکه دارایی های دلار استرالیا تمایل به تجسم حق بیمه بالاتری دارند. تغییر در اندازه حق بیمه خطر نسبی می تواند بر تقاضای نسبی دارایی های دلار استرالیا تأثیر بگذارد و بنابراین تأثیر مستقیمی بر نرخ ارز دارد. به عنوان مثال ، حق بیمه خطر نسبی در طول بحران بدهی اروپا کاهش یافته است ، که شاهد افزایش تقاضای خارجی برای افزایش بدهی دولت استرالیا بود. این امر در ورود سرمایه های قوی به بخش عمومی استرالیا در سال 2010 و 2011 منعکس شده است ، که احتمالاً پشتیبانی از دلار استرالیا را ارائه می دهند (گرچه این جریان ها تا حدودی با خروج از بخش خصوصی در این دوره ، نمودار 7) جبران می شوند.

مدل های تجربی نرخ ارز

در حالی که به طور گسترده ای پذیرفته شده است که تلاش برای پیش بینی نرخ ارز مملو از دشواری است ، حتی تلاش برای الگوبرداری از حرکات تاریخی در نرخ ارز با موفقیت های مختلط برآورده شده است. با این حال ، در مقایسه با برخی از ارزهای دیگر ، تلاش برای الگوبرداری از نرخ ارز دلار استرالیا در دوره پس از شناور در توضیح حرکات میان مدت در ارز نسبتاً موفق بوده است. دو تعیین کننده اصلی دلار استرالیا ، شرایط تجارت و اختلاف نرخ بهره بین استرالیا و سایر اقتصادهای پیشرفته بزرگ است.

در حالی که می توان برخی از عوامل کلیدی تعیین کننده نرخ ارز را شناسایی کرد، مهم است که توجه داشته باشیم که تأثیر آنها می تواند در طول زمان متفاوت باشد. به طور خاص، در حالی که شرایط تجارت یک همبستگی قوی با نرخ ارز در دوران پس از شناور نشان داده است، دوره هایی وجود داشته است که این رابطه به آن قوی نبوده است (همانطور که در بالا بحث شد). این رابطه به ویژه در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 ضعیف بود، زمانی که شرایط تجارت استرالیا در حال افزایش بود اما نرخ ارز اسمی و واقعی هر دو به میزان قابل توجهی کاهش یافتند. بخشی از این کاهش منعکس کننده افزایش قابل توجه دلار آمریکا در آن زمان بود که به نوبه خود به سرمایه گذارانی نسبت داده می شد که پرتفوی خود را به سمت سرمایه گذاری در دارایی های فناوری «اقتصاد جدید» تغییر می دادند و از دارایی های به اصطلاح «اقتصاد قدیمی» رایج در کشور دور می شدند. استرالیا. با این حال، این رابطه در طول رونق معدن دوباره تقویت شد و یکی از ویژگی های قابل توجه دوره پس از رونق معدن که ارزش دلار استرالیا کاهش یافت، کاهش شرایط تجارت بود.

تفاوت در نرخ بهره بین استرالیا و سایر اقتصادهای پیشرفته بزرگ نیز به توضیح تغییرات در نرخ مبادله دلار استرالیا کمک کرده است. اقدامات غیرعادی سیاست پولی که توسط اقتصادهای پیشرفته بزرگ پس از بحران مالی جهانی انجام شد، احتمالاً از دلار استرالیا حمایت کرده است. این سیاست‌ها باعث کاهش بازده دارایی‌های کم ریسک، مانند بدهی‌های دولتی، تشویق سرمایه‌گذاران به جستجوی بازدهی بالاتر و افزایش تقاضا برای دارایی‌های استرالیا شد. در برخی مواقع، موجودی بدهی های خارجی، تراز حساب جاری یا تفاوت های رشد اقتصادی تأثیرگذار بوده است. تا حدی، تغییر تأثیر برخی از این متغیرها نشان دهنده تمرکز متفاوت فعالان بازار مالی است.

خواندن مرتبط

Battellino R (2010)، "رونق معدن و اقتصاد استرالیا"، آدرس موسسه سیدنی، سیدنی، 23 فوریه.

Beechey M، N Bharucha، A Cagliarini، D Gruen and C Thompson (2000)، "مدل کوچکی از اقتصاد کلان استرالیا"، مقاله بحث تحقیق RBA RDP2000-05.

Blundell-Wignall A, J Fahrer and A Heath (1993)، «نرخ ارز، تجارت بین‌المللی و تراز پرداخت‌ها»، در A Blundell-Wignall (ed)، تأثیرات عمده بر نرخ ارز دلار استرالیا، مجموعه مقالات یک کنفرانس، بانک رزرو استرالیا، سیدنی، صفحات 30-78.

چپمن بی، جی جااسکلا و ای اسمیت (2018) «مدل آینده‌نگر دلار استرالیا»، بولتن RBA، دسامبر.

Chen Y and K Rogoff (2003)، "ارزهای کالایی"، مجله اقتصاد بین المللی، جلد. 60 (1)، صص 133-160.

Clifton K and M Plumb (2007)، "نوسانات و گردش مالی بازار ارز درون روزی"، بولتن RBA، دسامبر.

کاکرل ال، جی هامبور، سی پاتر، پی اسمیت و ام رایت (2015)، «مدل سازی دلار استرالیا»، مقاله بحث تحقیق RBA RDP2015-12.

D'Arcy P و E Poole (2010)، "تفسیر پاسخ های بازار به داده های اقتصادی"، بولتن RBA، سپتامبر.

ادواردز کی و ام پلامب (2009)، "داده های اقتصادی ایالات متحده و دلار استرالیا"، بولتن RBA، ژوئیه.

Jääskelä، J and P Smith (2013)، "شرایط شوک های تجاری: آنها چه هستند و چه می کنند؟"، رکورد اقتصادی، 89(285)، صفحات 145-159.

Jääskelä، J and P Smith (2011)، "شرایط شوک های تجاری: آنها چه هستند و چه کاری انجام می دهند؟"، مقاله تحقیق RBA RDP2011-05.

میز آر و کی روگوف (1983)، «مدل‌های نرخ ارز تجربی دهه‌ی هفتاد: آیا آن‌ها با نمونه مطابقت دارند؟»، مجله اقتصاد بین‌الملل، 14 (1/2)، صفحات 3-24.

بانک مرکزی استرالیا (2005) ، "قیمت کالاها و شرایط تجارت" ، بولتن RBA ، آوریل ، صص 1-7.

Stone A ، T Wheatley and L Wilkinson (2005) ، "یک مدل کوچک از کلان اقتصاد استرالیا: یک به روزرسانی" ، مقاله تحقیق RBA RDP2005-11.

4- نرخ ارز و سیاست پولی

نرخ ارز نقش مهمی در ملاحظات سیاست های پولی در همه کشورها دارد. با این حال ، نرخ ارز از دهه 1980 به عنوان هدف یا ابزاری برای سیاست های پولی در استرالیا خدمت نکرده است - در عوض ، به بهترین وجه به عنوان بخشی از مکانیسم انتقال برای سیاست های پولی مشاهده می شود. به طور کلی ، نرخ ارز به منظور ایجاد اقتصاد از شوک های خارجی است ، به گونه ای که می توان سیاست پولی را به سمت دستیابی به ثبات و رشد قیمت داخلی هدایت کرد.

از اوایل دهه 1990 ، سیاست پولی استرالیا تحت چارچوب هدف قرار دادن تورم انجام شده است. تحت هدف قرار دادن تورم ، سیاست پولی دیگر سطح خاصی از نرخ ارز را هدف قرار نمی دهد. اقدامات مختلف نشان می دهد که نوسانات نرخ ارز در دوره پس از شناور بیشتر بوده است (نمودار 4 ، بالاتر). با این حال ، انعطاف پذیری نرخ ارز ، همراه با تعدادی از اصلاحات اقتصادی دیگر - از جمله در بازارهای محصول و کار و همچنین اصلاحات در چارچوب های سیاست برای سیاست های مالی و پولی - احتمالاً به کاهش نوسانات خروجی در این دوره کمک کرده است. به طور خاص ، نوسانات نرخ ارز نقش مهمی در هموار سازی تأثیر شرایط شوک های تجاری داشته است. یافته های مشابهی برای سایر کشورهای تولید کننده کالاها ساخته شده است.

هم از طریق تعادل تأثیر شوک های خارجی و هم مستقیماً از طریق تأثیر آن بر درآمد داخلی و بنابراین تقاضا ، نرخ ارز تأثیر مهمی بر تورم داشته است. تحت رژیم های قبلی نرخ ارز ثابت ، تورم "واردات" اقتصاد استرالیا از کشور (یا کشورهایی) که نرخ ارز به آن رسیده است. با این حال ، شناور نرخ ارز به این معنی بود که تغییرات در قیمت های جهانی دیگر تأثیر مستقیمی بر قیمت های داخلی نداشته است: نه تنها پیوند مکانیکی بین قیمت های داخلی و خارجی را شکست ، بلکه این بدان معنی بود که بانک ذخیره اکنون قادر به اجرای آن بودسیاست پولی مستقل. در عوض ، تحت رژیم نرخ ارز شناور ، حرکات در نرخ ارز از طریق تغییر در قیمت کالاها و خدمات قابل معامله ، تأثیر مستقیمی بر تورم دارد-فرایندی که معمولاً به عنوان "عبور نرخ ارز" گفته می شود. میزان این تأثیر از زمان شناور تغییر کرده است و از زمان معرفی هدف قرار دادن تورم. به طور خاص ، عبور نرخ ارز در کل در کل طولانی تر شده است ، اما برای کالاهای تولیدی که اغلب وارد می شوند سریعتر و بزرگتر است. کاهش سرعت مشاهده شده در نرخ ارز کل که از طریق آن در استرالیا منحصر به فرد نیست ، همچنین در انگلستان و ایالات متحده نیز از جمله دیگر یافت شده است.

خواندن مرتبط

Atkin T و G La Cava (2018) ، "انتقال سیاست پولی: چگونه کار می کند؟" ، BULETIN RBA ، سپتامبر.

Chung E ، M Kohler and C Lewis (2011) ، "نرخ ارز و قیمت مصرف کننده" ، بولتن RBA در سه ماه سپتامبر ، صص 9-16.

Grenville S (1997) ، "سیاست پولی و هدف قرار دادن تورم" ، در P Lowe (ed) ، "تکامل سیاست پولی: از اهداف پول تا اهداف تورم" ، مجموعه مقالات یک کنفرانس ، بانک ذخیره استرالیا ، سیدنی ، ص 125–158.

Gruen D and G Stevens (2000) ، "اقتصاد استرالیا در دهه 1990" ، در D Gruen and S Shrestha (ed) ، "عملکرد کلان اقتصادی استرالیا و سیاست ها در دهه 1990 ، مجموعه مقالات یک کنفرانس ، بانک ذخیره استرالیا ، سیدنی، صص 1-72.

Heath A ، I Roberts and T Bulman (2004) ، "آینده هدف قرار دادن تورم" ، در C Kent and S Gutmann (eds) ، "تورم در استرالیا: اندازه گیری و مدل سازی" ، مجموعه مقالات یک کنفرانس ، بانک ذخیره استرالیا ،سیدنی ، صص 167-207.

Manalo J ، D Perera and D Rees (2014) ، "حرکات نرخ ارز و اقتصاد استرالیا" ، مقاله بحث تحقیق RBA RDP2014-11.

Simon J (2001) ، "کاهش نوسانات خروجی استرالیا" مقاله بحث تحقیق RBA RDP2001-01.

5. بازار ارز

گردش مالی ارزی در استرالیا در حال حاضر حدود 160 میلیارد دلار در روز است. با توجه به جدیدترین نظرسنجی جهانی بازارهای ارزی (که توسط بانک برای شهرک های بین المللی در آوریل 2019 انجام شده است) بازار استرالیا هشتمین بزرگ جهان است ، اگرچه این دو بزرگ - انگلستان و ایالات متحده - بسیار بزرگتر هستنداز باقیماندهحدود نیمی از گردش مالی در بازار ارز استرالیا در برابر دلار استرالیا (نمودار 8) است. نیمی از باقیمانده عمدتاً از تجارت ارزهای عمده علیه دلار آمریکا تشکیل شده است ، اگرچه تجارت با ارزهای سنتی کمتر به گسترش ادامه می یابد.

بین سالهای 2000 و 2007 ، گردش مالی در بازارهای استرالیا و جهانی به سرعت رشد کرد و با افزایش سرمایه گذاری های مرزی و جریان تجارت پشتیبانی شد. پس از شروع بحران مالی جهانی ، گردش مالی ارز در استرالیا و سایر بازارهای مهم سقوط کرد ، که در ابتدا با کاهش مبادله ارز (FX) مبادله می شود ، که به نوبه خود مربوط به کاهش فعالیت سرمایه گذاری مرزی بود (FXمبادله ها معاملات هستند که طرفین موافقت می کنند دو ارز را در یک تاریخ خاص مبادله کنند و در تاریخ بعدی مبادله را معکوس کنند و معمولاً برای محافظت از قرار گرفتن در معرض ارز ناشی از مطالبات مرزی ، نمودار 9) استفاده می شود. پس از آن ، فروپاشی تجارت بین المللی در اواخر سال 2008 نیز شاهد گردش در بازار نقطه به شدت بود. در حالی که بین سالهای 2009 و اوایل سال 2011 ، گردش مالی ارز در بازار استرالیا مطابق با بازارهای جهانی بهبود یافت ، در اواخر سال 2011 دوباره در میان افزایش عدم اطمینان بازار مربوط به بحران بدهی حاکمیت اروپا دوباره فرو رفت. اخیراً ، گردش مالی ارز در استرالیا نسبتاً پایدار مانده است.

علاوه بر بخش بازار سنتی (شامل گردش مالی در ارز خارجی ، قراردادهای پیش رو و مبادلات ارزی) ، سایر مشتقات ارزی "غیر سنتی" مانند گزینه ها و مبادلات ارزی نیز در بازار استرالیا معامله می شوند. بازار استرالیا هر روز حدود 5 میلیارد دلار معاملات در این محصولات غیر سنتی انجام می دهد و طیف گسترده ای از محصولات را پوشش می دهد ، از طرح های بسیار ساده تا پیچیده تر. مشتقات ارزی ، از جمله محصولات سنتی و غیر سنتی ، ابزاری مهم برای بسیاری از شرکت های استرالیایی با قرار گرفتن در معرض ارز خارجی است ، زیرا می توان از آنها برای محافظت در برابر حرکات نرخ ارز منفی استفاده کرد.

و همچنین تجارت در استرالیا ، گردش مالی قابل توجهی از دلار استرالیا در بازارهای دیگر وجود دارد. تجارت جهانی در دلار استرالیا به طور متوسط حدود 450 میلیارد دلار در روز در آوریل 2019 (تاریخ جدیدترین بررسی جهانی) ، آن را به پنجمین ارز معامله شده در جهان تبدیل کرد و AUD/USD چهارمین جفت ارز معامله شده (نمودار 10). اندازه بازار نشان می دهد که نرخ ارز در یک بازار مایع ، فعال و رقابتی تعیین می شود.

خواندن مرتبط

Cassidy N ، K Clifton ، M Plumb و B Robertson (2008) ، "بازارهای ارزی و مشتقات استرالیا" ، بولتن RBA ، ژانویه.

Garner M ، A Nitschke و D Xu (2016) ، "تحولات در بازارهای مشتقات ارزی و OTC" ، بولتن RBA ، دسامبر.

Nightingale S ، C Ossolinski و A Zurawski (2010) ، "فعالیت در بازارهای جهانی ارز" ، بولتن RBA ، دسامبر.

6. چرا بانک ذخیره در بازار ارز مداخله می کند؟

رویکرد این بانک به مداخله بازار ارز در طی 30 سال گذشته با بلوغ بازار ارز استرالیا تکامل یافته است. به ویژه ، مداخله کمتر می شود ، زیرا آگاهی از مزایای نرخ ارز آزاد شناور افزایش یافته است. این مزایا تا حدودی به شرکت کنندگان در بازار متکی است و کاربران نهایی قادر به مدیریت مؤثر ریسک نرخ ارز خود هستند ، فرایندی که نیاز به دسترسی به بازارهای ارزهای خارجی توسعه یافته دارد.

در دوره بلافاصله پس از شناور ، بازار در مرحله اولیه توسعه بود و در نتیجه نرخ ارز نسبتاً بی ثبات بود. از آنجا که شرکت کنندگان در بازار همیشه برای مقابله با این نوسانات مجهز نبودند ، این بانک به دنبال کاهش برخی از این نوسانات برای کاهش تأثیر آن بر اقتصاد بود. این دوره قبلاً به عنوان مرحله "آزمایش و هموار سازی" مداخله توصیف شده است.

اما حتی قبل از پایان دهه 1980 ، بازار ارز به طور قابل توجهی توسعه یافته بود ، و نیاز به تعدیل نوسانات روزانه بسیار کاهش یافته است. بر این اساس ، تمرکز مداخله به سمت پاسخ دادن به قسمت هایی که در آن نرخ ارز مورد قضاوت قرار گرفته است ، "بیش از حد" از سطح دلالت شده توسط اصول اقتصادی و/یا هنگامی که نیروهای سوداگرانه بر بازار حاکم بوده اند ، تکامل یافته است. این تغییر منجر به معاملات کمتر ، اما به طور معمول بزرگتر از آنچه در دهه 1980 انجام شده است (نمودار 11).

از آنجا که بازار ارزی به طور فزاینده ای پیچیده شد و شرکت کنندگان در بازار برای مدیریت نوسانات ، به ویژه از طریق محافظت ، مجهز شدند ، به ویژه از طریق محافظت ، آستانه آنچه که "بیش از حد" در نرخ ارز ایجاد می کرد بسیار بیشتر شد: یک سوء رفتار متوسط دیگر برای توجیه مداخله کافی نبوده است. واد

اخیراً، مداخله در پاسخ به اپیزودهایی بوده است که می‌توان آن را با شواهدی از اختلال بازار مشخص کرد - یعنی مواردی که عملکرد بازار به حدی مختل شده است که واضح است که نوسانات مشاهده شده بیش از حد بوده است - اگرچه بانک ادامه می‌دهد. اختیار مداخله برای رسیدگی به ناهماهنگی فاحش نرخ ارز را حفظ کند. به ویژه، در روزهای معینی در آگوست 2007 و اکتبر/نوامبر 2008، بانک رزرو شرایط معاملاتی را شناسایی کرد که به شدت نامنظم شده بود، با وجود اینکه به نظر نمی رسید هیچ اطلاعات عمومی جدیدی وجود نداشته باشد، نقدینگی در بازار نقدی به سرعت رو به وخامت گذاشته است. حرکات شدید قیمت بین معاملاتبر این اساس، در هر یک از این مناسبت‌ها، مداخلات بانک مرکزی برای بهبود نقدینگی در بازار و در نتیجه محدود کردن تعدیل‌های مخرب قیمت طراحی شده است.

خواندن مرتبط

نیومن وی، سی پاتر و ام رایت (2011)، "مداخله در بازار ارز"، بولتن RBA، دسامبر.

استیونز جی (2013)، «دلار استرالیا: سی سال شناور»، سخنرانی به شام سالانه اقتصاددانان تجاری استرالیا، سیدنی، 21 نوامبر.

7. بانک مرکزی چگونه در بازار ارز مداخله می کند؟

هنگامی که بانک مرکزی در بازار ارز مداخله می کند، با خرید یا فروش دلار استرالیا در برابر ارز دیگری، تقاضا یا عرضه برای دلار استرالیا ایجاد می کند. بانک مرکزی تقریباً همیشه مداخله خود را در برابر دلار آمریکا انجام می دهد، زیرا نقدینگی و گردش مالی در جفت ارز دلار استرالیا/دلار آمریکا بیشتر است. بانک رزرو ظرفیت معامله در بازارهای ارز در سراسر جهان و در تمام مناطق زمانی را دارد. معاملات مداخله ارزی بانک رزرو تا به امروز تقریباً منحصراً در بازار نقدی انجام شده است. اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد هر گونه اثر ناشی از آن را بر شرایط نقدینگی داخلی خنثی کند، معاملات مداخله ارزی را می توان از طریق معاملات جبرانی در بازار پول داخلی یا، همانطور که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، از طریق استفاده از سوآپ های ارزی، «سترون» کرد.

تا حد زیادی، رویکرد اتخاذ شده توسط بانک به هدف دقیق مداخله و به ویژه نوع سیگنالی که بانک می خواهد به بازار ارسال کند، بستگی دارد. بانک رزرو با استفاده از اختیار خود در تصمیم گیری در مورد زمان انجام معامله، اندازه تراکنش و نحوه انجام معامله، به طور بالقوه قادر است پاسخ های متفاوتی را از بازار ارز دریافت کند. به طور کلی، انتظار می رود معاملاتی که از نظر اندازه نسبتاً بزرگ هستند و به وضوح نشان داده می شوند، بیشترین تأثیر را بر شرایط بازار داشته باشند، در صورتی که شرایط معاملاتی نسبتاً غیر نقدشونده باشد، این تأثیرات بیشتر تقویت می شود. این در تضاد کامل با معاملات معمول ارز خارجی است که توسط RBA از طرف دولت انجام می شود، که در آن قصد صریح اعمال حداقل تأثیر بر نرخ ارز است.

از نظر تاریخی ، بانک ذخیره به طور کلی تصمیم گرفته است تا با معامله در بازار ارز به نام خود مداخله کند تا شرکت کنندگان را از حضور خود در بازار مطلع کند. این "اثر اعلامیه" به خودی خود می تواند تأثیر قابل توجهی در نرخ ارز داشته باشد ، زیرا اطلاعات را در مورد دیدگاه بانک ذخیره در مورد نرخ ارز از منظر سیاست به بازار منتقل می کند. معاملات مداخله به طور معمول از طریق بازار کارگزار الکترونیکی یا از طریق معاملات مستقیم با بانک ها انجام می شود. مداخله در بازار کارگزار می تواند شامل بانک ذخیره باشد که یک پیشنهاد یا "پیشنهاد" را قرار دهد (این بدان معنی است که بازار قبل از انجام معامله باید به آن سطح دقیق منتقل شود) اما در صورت تمایل به ارسال سیگنال قوی تر ، ذخیرهبانک بلافاصله در بازار معامله می کند ، یا "پیشنهاد پیشنهاد" یا "پرداخت پیشنهاد" کارگزار را می دهد. معاملات مستقیم با بانک ها مشابه است ، به موجب آن بانک ذخیره درخواست "دو طرفه" را برای مبلغ ثابت درخواست می کند و یا "پیشنهاد بانک را بدهید" یا "پیشنهاد بانک را بپردازید". اثرات معاملات مستقیم با بانک ها در طی دو مرحله تحقق یافته است. اول ، پس از دریافت درخواست نقل قول مستقیم از بانک ذخیره ، بانک ها نقل قول های خود را به عنوان جبران خسارت برای نگه داشتن ارز که بانک ذخیره در تلاش برای فروش است و برای تحمل ریسک بالقوه ای که بانک ذخیره همزمان با سایر بانک ها سروکار دارد ، تنظیم می کند (چه کسی می تواندهمچنین نقل قول های خود را تنظیم کنید). به عنوان مثال ، اگر بانک ذخیره بخواهد دلار آمریکا بفروشد و دلار استرالیا را خریداری کند ، بانک ها نقل قول های پیشنهادی دلار استرالیا را افزایش می دهند. دوم ، پس از معامله بانکها با بانک ذخیره ، این می تواند باعث تنظیم قیمت های اضافی در بین سازندگان بازار در بازار ارزهای خارجی شود.

خواندن مرتبط

نیومن وی، سی پاتر و ام رایت (2011)، "مداخله در بازار ارز"، بولتن RBA، دسامبر.

8- آیا مداخله مؤثر بوده است؟

حداقل سه دلیل اصلی ، تعیین میزان تأثیر معاملات مداخله بر نرخ ارز دشوار است:

  1. مداخلات معمولاً زمانی صورت می گیرد که نرخ ارز در جهت مخالف به اثر مورد انتظار مداخله حرکت کند و واقعاً غیرممکن است که بدانیم در صورت عدم مداخله چه اتفاقی برای نرخ ارز افتاده است.
  2. ممکن است همیشه اندازه گیری موفقیت یا عدم موفقیت مداخلات با استفاده از یک متریک ساده مانند حرکت روزانه نرخ ارز مناسب نباشد ، و همچنین ممکن است توسعه گزینه های دیگر امکان پذیر باشد.
  3. داده هایی که به طور دقیق میزان معاملات مداخله واقعی را مشخص می کنند کمیاب بوده اند ، و محققان اغلب به استفاده از پروکسی های ناقص متوسل می شوند.

این مشکلات منجر به توسعه تعدادی از روشهای مختلف تلاش برای ارزیابی اثربخشی مداخله شده است ، که سه مورد از آنها در سالهای اخیر توسط کارمندان بانک ذخیره شده برای ارزیابی اثربخشی مداخله بانک ذخیره شده است.

اولین (Kearns and Rigobon ، 2003) ، از تغییر سیاست مداخله بانک ذخیره در اوایل دهه 1990 (هنگامی که بانک از مداخلات بسیار کوچک متوقف شد) برای شناسایی رابطه معاصر بین مداخله و نرخ ارز استفاده کرد. این مطالعه از توضیحات مداخله بانکی ذخیره به عنوان "تکیه بر باد" پشتیبانی می کند - یعنی اقدام به کند شدن یا اصلاح روندهای بیش از حد در نرخ ارز. مداخله به ویژه در روز مداخله تأثیر معنی داری بر نرخ ارز داشت.

دوم (بکر و سینکلر ، 2004 و اندرو و برادبنت ، 1994) از "آزمون سود" برای ارزیابی اثربخشی مداخله استفاده کردند ، همانطور که توسط فریدمن (1953) حمایت می شود. استفاده از آزمون سود به بانک مرکزی متکی است که به عنوان یک دلال بلند مدت تثبیت کننده عمل می کند. اگر هدف بانک مرکزی محدود کردن نوسانات در نرخ ارز باشد ، این امر تمایل به خرید ارز محلی (فروش ارز خارجی) در هنگام نرخ ارز نسبتاً پایین و فروش ارز محلی است (خریداز ارز خارجی) هنگامی که نرخ ارز زیاد است. اگر بانک مرکزی در "خرید پایین" و "فروش زیاد" موفق باشد ، مداخله آن باید سود داشته باشد. از این رو نتیجه می گیرد که اگر یک بانک مرکزی در مداخله خود سودآور باشد ، باید کم و فروخته شده را خریداری کرده باشد ، بنابراین به تثبیت نرخ ارز کمک می کند. این مطالعات هر دو نشان داد که فعالیت های مداخله بانک ذخیره سودآور بوده و بنابراین تثبیت کننده است.

مطالعه سوم (نیومن ، پاتر و رایت ، 2011) نتایج اقتصاد سنجی سری زمانی را با استفاده از یک مجموعه داده منحصر به فرد که به طور خاص به مشکل (iii) در بالا پرداخته است ، ارائه داد. علیرغم مجموعه داده های بهبود یافته ، نتایج این مقاله عمدتاً مشکلات در نتیجه گیری قوی در مورد اثربخشی مداخلات از تجزیه و تحلیل سری زمانی را نشان می دهد ، به دلیل برخی محدودیت های ذاتی - به ویژه ، مشکلات (i) و (ii) فوق. با این وجود ، این مطالعه شواهد ضعیفی را نشان می دهد که مداخلات بانک ذخیره مؤثر بوده است.

خواندن مرتبط

Friedman M (1953) ، "پرونده نرخ ارز انعطاف پذیر" ، مقاله های مربوط به اقتصاد مثبت ، دانشگاه شیکاگو پرس ، شیکاگو ، صص 157-203.

Newman V ، C Potter and M Wright (2011) ، "مداخله در بازار ارز" ، بولتن RBA ، دسامبر.

مطالب موجود در این صفحه منوط به حق چاپ است و استفاده از آنها منوط به شرایط و ضوابط مندرج در اخطار حق چاپ و سلب مسئولیت است.© بانک مرکزی استرالیا ، 2001-2022. کلیه حقوق محفوظ است. بانک ذخیره استرالیا از مردمان جزایر بومی و تورس تنگه استرالیا به عنوان متولیان سنتی این سرزمین اذعان می کند و ارتباط مداوم آنها با کشور را تشخیص می دهد. ما احترام خود را به بزرگان آنها ، گذشته ، حال و در حال ظهور می پردازیم.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.