نظریه موج الیوت شکلی از تحلیل تکنیکال است که در دهه 1930 توسط رالف نلسون الیوت، که از امواج طبیعی دریا برای توصیف حرکت قیمت در بازارهای مالی الهام گرفته بود، توسعه یافت. این تئوری تلاش میکند تا نوسانات بازارهای مالی را به یک سری الگوهای تکراری، که توسط متوالی «امواج» شکل میگیرد، تجزیه کند. معامله گران می توانند امواج را در حرکت قیمت سهام و همچنین در رفتار مصرف کننده شناسایی کنند.
اسپردهای فشرده، بدون هزینه پنهان و دسترسی به بیش از 10000 ابزار دریافت کنید.
موج الیوت
نظریه موج الیوت در سال 1935 زمانی که الیوت پیش بینی پایین آمدن بازار سهام را انجام داد، محبوبیت پیدا کرد. تا به امروز، نوسانات قیمت در بازارهای مالی هنوز تا حدودی برای جامعه علمی یک معماست. با این حال، در اوایل دهه 1900، نظریه پردازان قبلاً سعی داشتند رفتار بازارها را با طبیعت مرتبط کنند، مفهومی بدیع به نام «بیومیمیکری» و مبنایی برای نظریه موج الیوت.
رالف نلسون الیوت هنوز از نظر بسیاری تنها جانشین ارزشمند چارلز داو در تحلیل حرکات بازار است. او نه تنها مطالعات داو را تایید کرد، بلکه مجموعه ای از تعاریف دقیق تر را برای هر فاز بازار معرفی کرد. به ویژه، او یک سری عناصر پیشبینی را اضافه کرد که دیگر فقط روندهای بازار (بالایی یا نزولی) را مشخص نمیکنند، بلکه سطوح قیمتی قابل دستیابی را نیز محاسبه میکنند. به روشی مشابه نظریه داو، نظریه موج الیوت حرکات قیمت را بر حسب امواج متمایز می کند.
به طور کلی، هدف الیوت یافتن ترکیبی از قوانین حاکم بر پدیده های طبیعی است که بازار سهام صرفاً یکی از جنبه های آن است. الیوت اهمیت زیادی به مشاهده سیستماتیک طبیعت برای درک مهم ترین چرخه های آن می داد.
اصل موج الیوت
اصل موج الیوت بر این فرض استوار است که هر بازار پدیدهای را نشان میدهد که توسط جریانهای اقتصادی، ناشی از جریانهای روانشناختی و تحت حاکمیت قوانین طبیعی ایجاد میشود. اگر اینها وجود نداشت، دستیابی به تعادل ممکن نبود و قیمت ها به نوسانات آشفته تشنجی منجر می شد. بازار را باید پدیده ای دانست که توسط مردان ایجاد و تغذیه می شود و بنابراین نگرش های غیرمنطقی که زندگی روزمره مردم را مشخص می کند، نفوذ کرده است.
از آنجایی که حرکت قیمتهای بازار محصول فعالیتهای انسانی است و بنابراین تابع قوانین طبیعی است، تمایل به بیان توالیهای تکرارشونده امواج صعودی و نزولی دارد که میتوان آن را به یک مدل کلی ردیابی کرد.
نظریه موج الیوت این الگوهای موج را به روانشناسی انبوه سرمایه گذاران مرتبط می کند. نوسانات خلقی و اعتماد آنها به بازار این الگوهای حرکت قیمت را ایجاد می کند که بین خوش بینی و بدبینی متناوب است. بازار رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را ثبت نمی کند، بلکه واکنش های انسانی به این رویدادها را ثبت می کند.
نمونه های موج الیوت
Elliott Wave معروفترین و مهمترین ابزار تحلیل تکنیکی است که برای تجارت فارکس و سایر بازارهای مالی استفاده میشود. درک نظریه موج الیوت و تغییرات متعدد آن یک دارایی برای معامله گران است، زیرا هنوز یکی از مؤثرترین ابزارهای تجاری تحلیل تکنیکال است که تا به امروز کشف شده است.
در تئوری خود ، الیوت دو نوع موج را تعریف کرد: موج تکانشی (که ساختاری متشکل از 5 موج دارد) و موج اصلاحی (که ساختاری متشکل از 3 موج دارد). چرخه اساسی از 8 موج تشکیل شده است: 5 موج اول یک حرکت "ضربه" به سمت بالا ایجاد می کنند ، در حالی که 3 موج زیر موج اصلاحی ایجاد می کنند. این چرخه بی پایان است: هر موج می تواند از یک یا چند چرخه با مدت زمان کوتاهتر تشکیل شود. چرخه کامل شامل 34 موج است که در آن هر موج می تواند بر اساس چرخه اساسی تقسیم شود.
طبق نظریه الیوت ، امواج که با این روند حرکت می کنند ، امواج ضربه ای نامیده می شوند ، در حالی که مواردی که در برابر روند حرکت می کنند ، امواج اصلاحی نامیده می شوند. ما هر دو نوع موج را با جزئیات بیشتری در زیر بررسی خواهیم کرد.
امواج تکانه
اصل موج الیوت بیان می کند که بازار با یک الگوی موج 5-3 حرکت می کند. چه صعودی و چه نزولی ، الگوهای تکراری که توسط این نظریه شرح داده شده است ، همه شامل هشت موج است. پنج موج اول "امواج ضربه ای" نامیده می شوند ، که در جهت روند اصلی حرکت می کنند و سه موج آخر "امواج اصلاحی" هستند که در برابر روند حرکت می کنند.
در این مثال ، امواج 1 ، 3 و 5 با روند غالب می روند ، در حالی که امواج 2 و 4 در جهت مخالف فرو می روند. اگرچه امواج 2 و 4 در جهت روند پیش نمی روند ، اما نباید با امواج اصلاحی ، A ، B و C اشتباه گرفته شوند.
امواج Impulse دارای حرکات قیمت زیادی هستند در حالی که امواج اصلاحی تمایل به کوچکتر دارند. با این حال ، همیشه یک موج ضربه ای وجود خواهد داشت که طولانی تر از دو مورد دیگر باشد - معمولاً موج سوم ، زیرا توده ها قیمت را بالا می برند.
- موج 1 قیمت اولیه است که به عنوان گروه کوچکی از مردم هنگام پایین بودن قیمت ، به سمت بالا حرکت می کند.
- موج 2 کمی معکوس می شود و با افزایش سود مردم ، قیمت کمی کاهش می یابد.
- موج 3 شامل تصمیم گیری در مورد تجارت عمومی است که قیمت آن را حتی بالاتر می برد.
- موج 4 به دلیل قیمت گران قیمت ساز ، معامله گران بیشتری را به خود اختصاص می دهد.
- موج 5 گروه کوچکی از معامله گران صعودی است که سهام گران قیمت را خریداری می کنند.
امواج اصلاحی
سه موج اصلاحی ، با برچسب A ، B و C ، پس از پنج موج اول ضربه ای دنبال می شوند و وقتی به صورت ترکیبی مورد بررسی قرار می گیرند ، در جهت مخالف امواج ضربه ای قرار می گیرند. این بسته به اینکه بازار گاو نر یا خرس باشد ، این یا به سمت پایین یا به سمت بالا خواهد بود.
این سه موج اصلاحی را می توان به عنوان بخشی از سه نوع شکل گیری نمودار گروه بندی کرد ، اگرچه تمایل دارند که به راحتی از امواج ضربه ای قابل شناسایی باشند. امواج اصلاحی در سه دسته مختلف قرار می گیرند: زیگزاگ ، مسطح و مثلث.
امواج تصحیح در شکل گیری الگوی بسیار غیرقابل پیش بینی هستند ، زیرا می توانند نزولی ، صعودی ، گسترش یا متقارن داشته باشند.
الگوهای اصلاحی موج الیوت
زیگزاگ: اگر امواج اصلاحی در تشکیل زیگزاگ قرار داشته باشند ، موج B تمایل دارد که در مقایسه با A و C ، کوتاهترین باشد. این حرکت شیب دار را در قیمت نشان می دهد ، در برابر روند اولیه قرار می گیرد و ممکن است بارها اتفاق بیفتد.
FLAT: شکل گیری مسطح ساده تر است ، زیرا به طور معمول امواج به همان طول هستند. یک الگوی جانبی رخ خواهد داد و امواج ضربه را تصحیح می کند.
مثلث: سازندهای مثلث از 5 موج زیر تشکیل شده اند ، که هر طرف بیشتر به 3 موج تقسیم می شود ، از این رو یک ساختار 3-3-3-3-3 تشکیل می دهد. این ممکن است ترکیبی از اصلاحات پیچیده ، از جمله زیگزاگ و سازندهای مسطح باشد ، و یا خطوط روند همگرا یا واگرا هستند که به پهلو حرکت می کنند. سازندهای مثلث با کاهش نوسانات و حجم همراه هستند و هنگامی که حرکت قیمت تلفیق می شود ، خطوط بالا و پایین در یک نقطه به اوج خود می رسد.
Fractals Wave Elliott
هر موج ، هر دو تکانشگر و اصلاحی ، می تواند یک الگوی تکراری مستقل در نظر گرفته شود ، که در هنگام تجزیه و تحلیل ، می تواند بیشتر در یک سری از هشت "موج زیر" یا فراکتال ها تقسیم شود. توانایی مشاهده یک الگوی یکسان در دوره های زمانی مختلف چیزی است که باعث می شود تئوری فراکتال شود ، و چرا می توان آن را نیز از طبیعت تقلید کرد.
در این تئوری ، بسته به دوره زمانی که در طی آن موج مشاهده می شود ، موج به این موج گفته می شود:
- چرخه فوق العاده بزرگ (چند قرن)
- چرخه فوق العاده (چند دهه)
- چرخه (چند سال)
- موج اولیه (حدود یک سال)
- موج میانی (چند ماه)
- موج جزئی (چند هفته)
- موج دقیقه (چند روز)
- مینوت (ساعت)
- Subminuette (دقیقه)
چگونه شروع به شمارش موج الیوت کنیم
مزیت ارائه شده توسط نظریه موج الیوت محدود به شناسایی جهت و بلوغ یک روند نیست ، بلکه شامل شناخت دامنه های حرکتی است که در آن روند توسعه خواهد یافت ، بنابراین امکان مدیریت کنترل شده سود و زیان را فراهم می کند.
از کجا می توانید تعداد موج الیوت را شروع کنید به اهداف معاملاتی شما بستگی دارد و جایی که شما با تجزیه و تحلیل ایستاده اید. طبق اصل موج الیوت ، امواج انگیزه با امواج اصلاحی و برعکس دنبال می شوند. شما ممکن است با شروع شمارش در ابتدای نقطه عطف بازار بهترین نتیجه را بدست آورید ، نه اینکه در وسط یک راهپیمایی یا کاهش قرار بگیرید. به عبارت دیگر ، اگر می خواهید امواج فرعی اصلاح را حساب کنید ، می توانید تعداد خود را از انتهای موج قبلی شروع کنید.
پس از شناسایی حرکات ، می توان هنگام ایجاد موج ، یک موقعیت طولانی را باز کرد. در آن مرحله ، ترتیب توقف از دست دادن را می توان در منشأ حرکت قرار داد ، در حالی که هدف از افزایش ، ناشی از تصحیح انجام شده توسط خود جنبش ، افزایش به حرکت 3 یا 5 در داخل موج کلان خواهد بود. واد
با کار کردن به این روش ، یک معامله گر موج الیوت قادر به کنترل دامنه قیمت است که در آن معامله گر باید برای رعایت این تئوری بماند ، در حالی که همچنین می تواند نقطه خروج را بهینه کند. به همین ترتیب ، مرحله تصحیح امواج Elliott فرصتی برای باز کردن موقعیت های فروش ، شناسایی حداکثر نقاط حاصل از موج یا از موج یا برای موقعیت خرید جدید ، در لحظه ای دقیق که امواج اصلاحی به پایان می رسد و اصلی است. روند از سر گرفته می شود.